www.moinzadeh.com


 
zohor.jpg (348949 bytes)
zohor.jpg (348949 bytes)
besharat2.jpg (12881 bytes)
ayakhoda.jpg (348949 bytes)
komedikhodayan.jpg (298981 bytes)
ansooyesarab.jpg (282884 bytes)
khayam.jpg (483390 bytes)
 

payambarankherad.jpg (257548 bytes)

 

 معرفی و بررسی کتاب : کمدی خدایان

 نوشته هوشنک معین زاده

 در نیمروز چاپ لندن شماره 604 مهر 1379

 

 از: احمد شیرازی

کمدی خدایان

«مکتوبات» پارسی اهل پاریس

گشت و گذاری در شش کتاب تازه

 

شماری از کتاب های پارسی که به تازگی در آمده و در جزیره های غربت به دست کتاب خوان ها رسیده است، کار نویسندگان اهل پاریس است.

شش کتاب از میان به دست من رسیده و آنچه در پی می خوانید، گزارشی است از محتوای آن کتاب هاست.

در حاشیه گفتی است که شرایط و وضعیت نوشتن و انتشار در جزیره های اهل غربت اگر از بابت نبودن تیغ سانسور، سهل و ممتنع می نماید، از لحاظ مراعات و تامین حقوق مادی، برای نویسندگان و تولید کنندگان کالای فرهنگی ای مانند کتاب خشنود کننده نیست. بطور مثال یکی از نویسندگان و پژوهشگران مشهور اهل پاریس اخیراً از سرنوشت نا معلوم دو کتاب می گفت که به دو ناشر، یکی در آلمان و دیگری در سوئد سپرده است ولیکن از ناشران پاسخ نگرفته است که چرا به رغم آگهی های مکرر انتشار قریب الوقوع کتابها، یکی کار چاپ را نیمه کاره گذارده و دیگری دست نوشته اش را به بایگانی سپرده است!

در باره وضعیت نه چندان مطلوب نشر کتاب در فراسوی دیار، خود نویسندگان درگیر با این وضعیت، نا گفته ها دارند که می بایست با همگان در میان گذارند و صد البته ناشران هم حق دارند همین کار را بکنند.

آنچه از گفته یکی از دست اندرکاران افزودنی است، این است که ناشران حرفه ای جزیره های غربت ایرانی برای کار نشر کتاب از یارانه های معمول در کشورهای اروپای کم و بیش بر خوردارند اما روشن نیست که چرا برخی از آنها با نویسندگان سر یاری ندارند و همان منطق کهنه را همچنان معتبر می دانند که : نویسنده و هنرمند نبایست به فکر «مادیات» باشد. بایسته تر آنست که به فرهنگ و «معنویات» بیندیشد و اینکار هم خرجی ندارد، یک میز و صندلی جمع و جور می خواهد و کپه ای کاغذ و کتاب و تعدادی قلم خوشدست و اگر امکان داشت یک دستگاه اوردیناتور، رایانه یا کامپیوتر ارزان قیمت.

نویسنده همین که دید کتابش چاپ و روانه بازار شده و خواننده یافته است، کلاهی اگر دارد باید بالا بیندازد که از قدیم گفته اند:« از نوشتن نام آید نان نه!»

باری، به هر جهت! نویسندگان نه زر دارند، نه زور تا حریف منطق بازار بشوند. اما یک نهاد پشتیبانی و صنفی بنام کانون نویسندگان در تبعید دارند که می تواند برای بررسی موضوع و یافتن راهکاری به منظور تامین حقوق مادی نویسندگان که به نظر می رسد از حق آزادی بیان جدا نباشد، ضابطه هایی را میان نویسندگان و ناشران اهل غربت برقرار نماید!

امیدوارم این اشاره سبب برداشت ناجور از سوی کسانی نشود که عادت به «سوء تعبیر» دارند. غرض تنها طرح یک موضوع و یک پیشنهاد است وگرنه حاشا که اندرز بدهم که می گویند گاهی از آن پند می گیرند و گاه ملال!.....

4 – کمدی خدایان

 

چهارمین کتاب«کمدی خدایان» سومین اثر هوشنگ معین زاده است که پیش از آن «خیام و آن دروغ دلاویز!»و «آن سوی سراب» را در باب بهشت و دیدار و گفتگو با خداوند نوشته و حال در این کتاب به گشت و گذار به دوزخ رفته است.

مشغله ذهنی راوی زمین و واقعیات زمینی است، اما برای اثبات این واقعیت گویی نخست می بایست توهمی را زدود.« اینکه دنیای پس از مرگ، واهی و غیر واقعی است و مرگ پایان کار است»، با این حال راوی یکبار وسوسه شد که به بهشت سر بکشد و اینکار را هم کرده است.

اما سر زدن به جهنم هم او را وسوسه کرده است. پیش از او مسافرانی در ازمنه قدیم راهی این سفر خیالی شده و سفر نامه هایی پر آب و تاب و هراس آور نگاشته اند، اما در سفر نامه«کمدی خدایان» دوزخی که راوی توصیف و ترسیم می کند چندان هراس آور نیست!

راوی با آنکه پس از مرگ، مورد لطف و بخشایش خداوند قرار می گیرد و «بهشتی» می شود، از خداوند می خواهد که او را به جای بهشت، به جهنم روانه کند. از چه رو چنین درخواستی دارد؟ می خواهد«طعم عذاب های آخرت را هم بچشد و حال و روز دوزخیان را ببیند و به میزان قهر و جبر خدا پی ببرد».

بر اثر پافشاری راوی در این درخواست سر انجام خداوند او را معاف از عذاب های دوزخ همراه یک محافظ – عزرائیل – روانه دوزخ می کند.

از اینجا سفر راوی به دوزخ و طی مراحل در آنجا آغاز می شود. در این گشت و گذار ضمن آن که به راوی خوش می گذرد، او مدام به کار خدا ایراد می گیرد و وجود جهنم و فرستادن خلق خدا را به آنجا از زبان مالک دوزخ و فرشتگان و حتی خداوند«اشتباه» و خطای خلاق قلمداد می کند. وقتی گشت و گذارش در دوزخ پایان می یابد، با عزرائیل به گورستانی بر می گردد که قبلاً در آن خفته بود! و در آنجاست که باز هم در باب آنچه دیده و از سر گذرانده است با عزرائیل به مباحثه می پردازد.

در اینجا راوی تازه در می یابد که آن گشت و گذار در دوزخ توهمی بیش نبوده و حتی عزرائیل که با او همسفر بوده و اکنون در کنارش نشسته و با او گفتگو می کند، زاده خیال و اوهام است! اما همین موجود خیالی هم حرف های حکیمانه ای در باب واهی بودن دنیای پس از مرگ می زند و می گوید:

- «حیات و هستی جاودانه است. آنچه هست از ازل بوده تا ابد هم خواهد بود. در پایداری جاودانگی حیات و هستی، تولد و مرگ لازم و ملزوم یکدیگرند . آنچه زاده می شود، همان نیست که قبلاً بوده و آنکه می میرد، نیز همان نخواهد شد که قبل از مُردن بوده – مگر به جوهر و به ذات که یگانه است و هیچ وقت دگرگونی پیدا نمی کند – زاده نمی شود و هرگز نمی میرد» و اینکه «انسان مانند هر موجودی حال مسافری را دارد که از عالم تاریکی به عالم روشنایی می آید و از نو به عالم تاریکی بر می گردد»

آن تاریکی پیشین و این تاریکی واپسین را فراموش کنیم و در روشنایی حرکت کنیم که زندگی حرکت است.

و پیام نهایی راوی اینست که: «انسان برای حیات جاودانی نیازی به رستاخیز و رفتن و مقیم شدن در بهشت و جهنم ندارد. حیات انسان بعد از مرگ در حیات موجودات دیگر آغاز می شود و تا ابد نیز ادامه پیدا می کند.

من خود دیدم که چگونه در اندام موجودات دیگر به زندگی ام ادامه می دادم و چگونه از بدنی به بدن دیگر می رفتم ....» و این جابجایی با «تناسخ» که باز هم حاوی نوعی پاداش یا پادافره  اخروی است متفاوت است.«نه پاداش است، نه جزای اعمال انسانها» - قانون طبیعت و همان است که در زبانها و مذاهب هزاران تعبیر و تفسیر پدید آورده است. و البته شوریدگانی را به صحنه بحث کشانده است.

خیام و حافظ در ادبیات کلاسیک ایران نمونه آنند که اولی گفته است:« کس خلد و حجیم را ندیدست ایدل» و با اعتراض مدام به این قانون طبیعت می گفت:

در دایره ای کامدن و رفتن ماست           آنرا نه بدایت نه نهایت پیداست

کس می نزند دمی در این معنی راست   کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

یا

از جمله ی رفتگان این راه دراز          باز آمده ای کو که به ما گوید راز

و از حافظ است که:

عارفی کو که کند فهم زبان سوسن       تا بگوید که چرا رفت و چرا باز آمد

 

 اما به نوشته آقای شجاع الدین شفا در مقدمه کتاب:

- «سفر نامه هوشنگ معین زاده به دوزخ، در عین آنکه تازه ترین این سفر نامه های چند هزار ساله است. این ویژگی را دارد که تحول فکری قرن بزرگ روشنگری بر آن گذشته است، و این تحول بنیادین به نویسنده اجازه داده است که بر خلاف آنهای دیگر اسطوره های کهن را با برداشت هایی کاملاً نو به ارزیابی گذارد و با شهامت بسیار واقعیت هایی را مطرح کند که پیش از عصر روشنگری حتی اگر هم ظن آنها برای دانشمندانی می رفت، مدارکی که جهان امروزی دانش در اختیار انسان آغاز هزاره سوم گذاشته است نمی توانست پشتوانه انکار ناپذیر چنین ظنی قرار گیرد».

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Copyright © 2004, All rights reserved. Created by The Iranian cultural foundation . www.farhangiran.com   E-mail: webmaster@farhangiran.com